آمار مطالب

کل مطالب : 73
کل نظرات : 7

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 51
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 51
بازدید ماه : 134
بازدید سال : 363
بازدید کلی : 5524

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سبک زندگی و فضيلت‌های اخلاقی و آدرس sabk-zendegi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 51
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 51
بازدید ماه : 134
بازدید کل : 5524
تعداد مطالب : 73
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

">

کنگره ملی وقف،حماسه اقتصادی و سبک زندگی اسلامی

----------------------------------------------ساعت فلش مذهبی---------

وبلاگ سبک زندگی اسلامی

------------

وبلاگ شهدای هسته ای

تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : محمدرضا
تاریخ : پنج شنبه 5 دی 1392
نظرات

 

نويسنده: عبدالحسين شريفي

نويسنده در نوشتار زير به برخي آداب و شرايط خوردن از ديدگاه قرآن پرداخته و ضرورت شكرگزاري و مذمت پرخوري و شكم بارگي را از ديدگاه اين كتاب آسماني بررسي كرده است كه باهم آن را ازنظر مي گذرانيم.

اهميت غذا خوردن
انسان، آفريده اي است كه به سبب جنبه خلقي، نيازمند خوراك و تغذيه براي بقا و رشد است. غذا خوردن به معناي از گلو فرو دادن و بلعيدن، آدابي دارد تا غذا بتواند تاثيرات مطلوب و سازنده خود را به جا بگذارد. از اين رو در آيات قرآني به ابعاد اين مساله پرداخته شده است. به ويژه آن كه غذا، تاثيرات شگرفي در جان و روان آدمي به جا مي گذارد و شخصيت و شاكله آدمي را شكل مي بخشد. در اين راستا برخي از روان شناسان مي گويند شما نوع غذا و شيوه خوردن آن را بگوييد تا شخصيت شما را به طور كامل تشريح كنند.

تعداد بازدید از این مطلب: 139
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : سه شنبه 5 آذر 1392
نظرات

ديدگاه قرآن همچنان با صلابت، سلامت و قدرت در سيماي زندگي بخشي از جامعه بشري مي‏درخشد و به ساير انسان‏ها نيز نويد آرامش، آسايش و سعادت مي‏دهد.

قرآن در باب معناي زندگي پيشنهادي ارائه مي‏دهد كه در واقع همان نظريه بي‏پيرايه و تحريف نشده اديان توحيدي است كه بر هدف‌داری كيهان و تقاضاي سرشت انسان تكيه دارد. به رغم وسوسه ‏افكني‏هاي داخلي و خارجي گذشته و تلاش‌هاي مستمر، گسترده و پر هزينه جهان شكل گرفته بر اصول روشنگري و رنسانس، ديدگاه قرآن همچنان با صلابت، سلامت و قدرت در سيماي زندگي بخشي از جامعه بشري مي‏درخشد و به ساير انسان‏ها نيز نويد آرامش، آسايش و سعادت مي‏دهد.

جان هيك، خوش‌بینی كيهاني در اسلام را مستند به اين داده‏هاي قرآني مي‏داند كه در اول هر سوره كلمات به نام خداي بخشنده مهربان تكرار شده و نام‏هاي نود و نه گانه خداوند مشتمل است بر حب، احسان، لطف، رحمت، بخشش، گذشت، جود، شفقت (1)، ولي، غفار، وهاب، رزاق، صبور، كريم، ودود، محيي، عفو، رحيم، هادي و اين كه خداوند همه گناهان را مي‏آمرزد (2) و اراده او تحقق خواهد يافت، وي درباره اميدآفريني و قدرت جهت‏دهي و اميدآفريني اسلام مي‏گويد:

تعداد بازدید از این مطلب: 202
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : چهار شنبه 10 مهر 1392
نظرات

اهداف: از جمله موضوع هاي اساسي كه پژوهش در آن از جايگاه ويژه اي برخوردار است، سبك زندگي اسلامي است. سبك زندگي اسلامي چيست و ويژگي هاي آن از منظر قرآن و روايات چه مي باشد و نيز شاخصه هاي انسان متعالي، اصول و مباني سبك زندگي اسلامي، وجه تمايز و امتياز سبك زندگي اسلامي با ديگر روش هاي زندگي و نيز ماهيت و غايت سبك زندگي اسلامي و نقش انسان شناسي و جهان بيني و هدف زندگي در سبك زندگي چيست.

روش ها: هر مكتب و مذهبي، سبك زندگي براي بشريت ارايه می‌دهد و مدعي است، جامعه مطلوب و زندگي سالم در نتيجه پيروي از روش زندگي است كه آنان ارايه می‌نمایند. حقيقت اين است وقتي سخن از سبك زندگي اسلامي و حيات طيبه به ميان می‌آید، دو امر به ذهن تداعي می‌کند. به ديگر سخن گزاره حاكي از سبك زندگي اسلامي و حيات طيبه، متضمن دو گزاره ديگر هم هست: الف) وضع موجود جوامع بشري دچار آسیب‌ها و آفت زده سبك زندگي غير اسلامي است. ب) چيستي و چگونگي سبك زندگي اسلامي و حيات طيبه و ديگري امكان حصول به اين سبك زندگي است. در این پژوهش تلاش شده است در راستای رسیدن به سبک زندگی اسلامی، حیات طیبه از منظر قرآن مورد بررسی قرار گیرد.

يافته ها: یافته ها حاکی از آن است که ايمان و عمل صالح، ملاك و معيار اساسي سبك زندگي اسلامي و دستيابي به حيات طيبه است. حيات طيبه و لقاي پروردگار، هر دو، با ايمان و عمل صالح به دست می‌آید. از آن جهت كه «حيات» سبب حس و حركت در همه موجودات است، «حيات طيبه» نيز سبب شهود حق تعالي و سير در تجلّيات انوار الهي و سبك زندگي جديد نوراني براي آدمي می‌گردد.

نتيجه گيري: از آنجا که موضوع سبک زندگی اسلامی و نیز قانون‌مند کردن آن برای همه بشریت، آن گونه که شایسته این مهم باشد، چندان مورد توجه قرار نگرفته است، پژوهش در حیات طیبه که یک اصطلاح قرآنی است و بررسی ویژگی‌های زندگی مرتبط با آن می‌تواند ما را به سبک زندگی مورد قبول اسلام رهنمون سازد.

کلمات کلیدی: سبك زندگي,اسلام,قرآن,حيات طيبه,جامعه آرماني

1. مقدمه

در طول تاریخ برای همه انسان‌ها این سؤال مطرح بوده است که هدف زندگی چیست و انسان برای چه زندگی می‌کند و در واقع هدف انسان از زندگی و در زندگی چه باید باشد. آفریدگار این نظام هستی، جهان و انسان را به چه هدفی آفرید. هدف خلقت جهان و انسان چیست. باید توجه داشت، منظور از سؤال یاد شده این نیست که بدانیم غایت این آفرینش چیست، بلکه منظور بررسی هدف و کمال انسان می‌باشد. به دیگر سخن، ماهیت انسان چیست، تا بررسی گردد سبک زندگی شایسته آدمی در این جهان چه می‌باشد. يكي از آموزه‌هاي مشترك همه اديان الهي اين است كه در متون ديني؛ از يك سو، سبك زندگي غير الهي مذمت و تخطئه شده است و آسيب شناسي درخوري از سبك زندگي آنان، به عمل آمده است. اين نكته، هم ناظر به ساحت فردي انسان‌ها و هم ناظر به ساحت جمعي آدمي است. برخي از آيات قرآن، وضع موجود انسان را مورد مذمت قرار مي‌دهد. مانند سوره عصر، آيه 2؛ احزاب، 72؛، ابراهيم، 34؛ علق، 6؛‌ معارج، 19 و 20؛ اسراء، 11، 67 و 100؛ حج، 66؛ شوري، 48؛ زخرف، 15. و برخي ديگر از آيات قرآن، بخشي از ساحت جمعي انسان‌ها را مورد نكوهش قرار مي‌دهد. مانند سوره عنكبوت، آیه 2 و 3؛ انفال، 25؛ ابراهيم، 42؛ اعراف، 94 و 95. از سوي ديگر، در برخي از آيات، سبك زندگي مورد تأييد اسلام نيز بيان شده است، تا انسان‌ها بدانند، سبك زندگي مطلوب اسلامي چيست و ويژگي‌ها و آثار آن چه می‌باشد و رسيدن به آن، ممكن است. غايت آموزه‌هاي ديني، رهايي از وضع موجود سبك زندگي غير اسلامي و رسيدن به «حيات طيّبه» مي‌باشد. از اين رو، مبدأ نظام آفرينش را به گونه‌هاي مختلف بيان كرده و نيز مبدأ آفرينش خود انسان و پايان زندگي دنيوي او را ترسيم نموده و دو نوع سبك زندگي الهي و غير الهي را بيان کرده و ويژگي‌ها و آثار هر دو را به شكل واضح آشكار مي‌سازد. در این پژوهش تلاش شده است در راستای رسیدن به سبک زندگی اسلامی، «حيات طيّبه» از منظر قرآن مورد بررسی قرار گیرد و مفهوم آن و زواياي عميقش در بستر آيات قرآن و با پيروي از تفسير قرآن تبیین شود.

2. مواد و روش ها

(وَ لاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا إِنَّمَا عِندَ اللّهِ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ * مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَ مَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ * مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاﺓً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ)(1)

«پيمان خدا را به بهاي ناچيزي نفروشيد. زيرا آنچه نزد خدا است - اگر بدانيد- قطعاً براي شما بهتر است. آنچه نزد شما است، تمام مي‌شود و آنچه نزد خدا است پايدار. و قطعاً كساني را كه صبوري و شكيبايي ورزيدند، به بهتر از آنچه عمل مي‌كردند، پاداش خواهيم داد. هر كس - از مرد يا زن - كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگي پاكيزه‌اي، حيات مي‌بخشيم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مي‌دادند، پاداش خواهيم داد». بين انسان و پروردگار جهانيان، عهد و پيماني است كه پاسداشت آن، درهاي معنوي را مي‌گشايد و آدمي را به «حيات طيّبه» و سبك زندگي نوين رهنمون مي‌سازد، تا او را به بارگاه رحمت الهي و جهان «عنديّت» برساند. جهاني كه پايدار و هميشگي است و زندگي سالم و شادمان و برخورداری از آن زندگي، هرگز تباه نمي‌شود.

راه يافتن به جهان «عندالله»‌ و «حيات طيّبه»، پاداش صبر و بردباري مؤمنان است كه عهد و پيمان خدا را نشكسته و به بهاي ناچيز آن را نفروخته‌اند و به جهت بهتر عمل كردن، به سود بي‌نظير و غير قابل وصف، دست مي‌يابند، اين نتيجه و پاداش بهتر از عمل آدمي كه به سبب عمل صالح مشروط به ايمان، نصيب زن و مرد مي‌شود، «حيات طيّبه» ‌است. زندگي پاك از هرگونه نابودي و كمبودي و ناكامي و بيم و اندوه از جمله ويژگي‌هاي اين سبك زندگي است. در برابر سبك زندگي سالم اسلامي، زندگي فرومايگي، زير نفوذ شيطان وجود دارد و آن، براي كساني است كه فرمان‌بر شيطان هستند.

در مورد «حيات طيّبه» ديدگاه‌هاي گوناگوني مطرح شده است كه به برخي به صورت كوتاه، اشاره مي‌شود:

مرحوم طبرسي در تفسير مجمع‌البیان «حيات طيّبه» را به رزق و روزي حلال، زندگي شرافتمندانه همراه با قناعت و خشنودي، بهشت پر طراوت و زيبا و زندگي خوش در آنجا و زندگي خوشبختانه در بهشت برزخي تفسیر نموده است(1) . برخي ديگر از مفسران گفته‌اند «حيات طيّبه»، حيات بهشتي است كه مرگ ندارد و فقر و بيماري و هيچ شقاوت ديگري، در آن نيست(1) . بعضي ديگر گفته‌اند منظور از «حيات طيّبه» حيات برزخي است و شايد اين تخصيص را از اينجا پنداشته‌اند كه ذيل آيه را به جنّت آخرت حمل كرده و براي «حيات طيّبه» جز برزخ، چيزي به نظرشان نرسيده است(3) . برخي ديگر گفته‌اند مراد از «حيات طيّبه» همين حيات دنيوي است كه مقارن با قناعت و رضا به قسمت خداي سبحان مي‌باشد، زيرا چنين «حيات طيّبه»، پاکیزه‌ترین سبك زندگي است(4) . برخي نیز معتقدند که مراد از حيات طيبه، رزق حلال است كه در قيامت، عقابي بر آن نيست(5) . گروهي ديگر گفته‌اند(6) منظور از «حيات طيّبه» يعني روزي روز به روز و يا منظور از آن قناعت است(7) . در تفاسير ديگر «‌عبادت همراه با روزي حلال» و « توفيق اطاعت خدا و مانند آن» نيز افزوده‌اند(8) .

به نظر مي‌رسد، در اين ديدگاه‌ها مناقشه بسيار است كه بر خواننده اگر دقت فرمايد، پوشيده نيست(9) . موارد ذكر شده بخشي از واقعيت «حيات طيّبه» را بيان كرده است و به نظر مي‌رسد تمام واقعيت نباشد.

خداي متعال در اين آيه، وعده بسيار مهمي به زنان و مردان مي‌دهد كه در نتيجه ايمان و اثر اعمال صالحشان، «حيات طيّبه» به آنان عطا مي‌كند. تنها شرط، مؤمن بودن و صاحب عمل صالح است. زیرا عمل در كسي كه مؤمن نيست، حبط و نابود مي‌شود و اثري بر آن، مترتب نمي‌شود(10) .

در آيه ﴿ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللّهِ ﴾(1) وفاي به عهد را خداوند امر كرد و از شكستن عهد نهي فرمود. زيرا، وفاي به عهد، مستلزم صبر بر تلخي که مخالف هواي نفس است، مي‌باشد. كساني كه صبوري پيشه كردند، پاداششان را بهتر از آنچه عمل مي‌كرده‌اند، مي‌دهيم. چه صبر بر اطاعت، و چه صبر بر ترك معصيت و يا صبر در برابر دشواري و معصيت. تنها قيد اين است كه صبر، در راه خدا باشد. مقصود از اعمال ايشان، اين است، عملي را كه انجام مي‌دهند كه در نوع خود، يكي حسن و ديگري احسن است، خداي متعال اجري كه مي‌دهد، اجري است كه در نوع خود، احسن است. مثلاً نمازی كه بنده صابر در راه خدا مي‌خواند، جزاي فرد احسن از آن مي‌دهد، هر چند نمازی كه او خوانده، احسن نماز نبوده باشد. يعني صبري كه او در راه خدا دارد، سبب مي‌شود كه خداوند در عمل او، متّه به خشخاش نگذارد و آن ويژگي كه مايه پستي و زشتي عمل بنده است، آن‌ها را نديد بگيرد. چنانكه آيه شريفه ﴿ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴾(2) همين معنا را افاده مي‌كند(3) . صبر در راه خدا، موجب كمال عمل است(4) .

سبك زندگي مدينه‌هاي متضاد با مدينه‌هاي فاضله از ديدگاه فارابي:

فارابي، مقابل مدينه فاضله را، مدينه جاهليه يا ضاله مي‌نامد كه برخي از آن‌ها عبارت است از(5) :

1- مدينه ضروريه:

در اين سبك زندگي، افراد جامعه، جوياي نيازهاي اوليه خويش هستند. مانند خوراك – اعم از خوردني و آشاميدني- پوشاك و مسكن. راه‌هاي رسيدن به اين مقصود كه در چنين جامعه‌اي بدان تمسك مي‌شود، عبارت است از تجارت، كار و كسب، كشاورزي، دام‌پروری، شكار، دزدي و امثال آن.

2- مدينه نزاله يا جامعه فرومايگان:

در اين سبك زندگي، هدف افراد از فعاليت و همكاري اجتماعي، در مرحله نخست، اندوختن مال و كسب ضروريات زندگي بيش از نياز به جهت آزمندي و دلبستگي به ثروت بوده، از سوي ديگر، پرهيز از صرف مال، مگر براي تأمين معاش و رفع نيازهاي جسماني است. هدف از زندگي در اين نوع سبك زندگي، خست و شقاوت، تنها كامراني و خوش گذراني، خواه جسماني، خواه روحي و خواه هردو است.

3- مدينه كرامت:

فارابي سبك زندگي مدينه كرامت را، بهترين مدينه جاهليه يا ضاله مي‌داند. چرا كه انگيزه فرمانروايان آن، كسب احترام و اعتبار است.

4- مدينه تغلبيه:

مدينه تغلب، مشتق از غلبه، جامعه‌اي است كه حكومت آن خودكامه، مستبد و به تعبير امروزي‌تر، ديكتاتور است.

5- مدينه جماعيه:

منظور از اين مدينه، جامعه‌اي است كه حكومت آن تابع رأي و رضايت مردم است و به تعبير امروزي «دموكراتيك» است.

نتايج و بحث :با بررسی آیات قرآن شریف به ویژگی‌های متعددی از حیات طیبه می‌توان رسید. برخی از ويژگي‌هاي «حيات طيّبه» و جهان عندالله به شرح ذیل است:

1- زندگي حقيقي:

حيات به معناي جان انداختن در چيز و افاضه حيات به آن است. آيه شريفه ﴿ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاﺓً طَيِّبَهً ﴾(1) ، تصريح به اين دارد، مؤمني را كه عمل صالح انجام دهد، به حيات جديدي، غير از آن حياتي كه به ديگران نيز داده، زنده مي‌كند. مقصود اين نيست كه حياتش را تغيير مي‌دهد. مثلاً‌ حيات خبيث او را مبدل به حيات طيبي مي‌كند كه اصل حيات، همان حيات عمومي باشد و صفتش را تغيير دهد. زيرا اگر مقصود اين بود، كافي است كه بفرماييد: «ما حيات او را طيّب مي‌كنيم»(1) ولي اين طور نفرمود،‌ بلكه فرمود: « ما او را به حياتي طيّب، زنده مي‌سازيم »(1) .

كسي كه به حيات طيبه مي‌رسد، به علم و ادراكي دست مي‌يابد كه ديگران نرسيدند. همچنين از موهبت قدرت بر احياي حق و ابطال باطل، سهمي دارد كه ديگران ندارند. ﴿ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ و عَمِلَ صَالِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴾(2) . اين علم و اين قدرت جديد و تازه، مؤمن را آماده مي‌سازند، تا اشياء را بر آنچه كه هستند، ببيند و اشياء را به دو قسم تقسيم مي‌كنند. يكي حق و باقي و دیگری باطل و فاني. وقتي مؤمن اين دو را از هم متمايز ديد، از صميم قلبش، از باطل فاني كه همان زندگي مادي دنيا و نگارهاي فريبنده و فتّانه‌اش مي‌باشد، اعراض نموده و به عزت خدا، عزيز مي‌شود. وقتي عزت او، خدايي شد، ديگر شيطان با وسوسه‌هايش نمي‌تواند، او را ذليل و خوار كند.

كساني كه به «حيات طيّبه» مي‌رسند، دل‌هایشان مربوط به پروردگار و جز تقرّب او را دوست نمي‌دارند و تنها از سخط و خشم و دوري او، مي‌ترسند. براي خويشتن، حيات ظاهر و دائم سراغ دارند كه جز رب غفور، كسي اداره كنِ آن حيات نيست و در سبك زندگي خود، جز حسن و جميل چيزي نمي‌بينند. اين چنين انساني كه به «حيات طيّبه» رسيده، در نفس خود، به چنان نور و كمال و قوت و عزّت و سروري مي‌رسد كه نمي‌توان اندازه‌اش را معيّن كرد. نمي‌توان گفت كه چگونه است و چگونه چنين نباشد، در حالي كه مستغرق در حيات دائمي و زوال ناپذير و نعمتي باقي و فنا ناپذير است.

اين «حيات طيّبه»، زندگي حقيقي است نه مجازي و زندگي واقعي و جديد مي‌باشد. كسي كه داراي آن چنان زندگي است، دو جور زندگي ندارد، بلكه زندگی‌اش قوي‌تر و روشن‌تر و داراي آثار بيشتر است. چه اينكه روح قوي كه خداي متعال، انبياء را مخصوص آن كرده، يك زندگي سوّمي نيست. بلكه درجه سوّم از زندگي است كه زندگي آنان درجه بالاتري دارد.

از اين رو است كه خداوند، اين زندگي را به طيّب توصيف كرده كه حياتي است خالص كه خباثتي در آن، نيست. راه يافتگان به عالم «عندالله» از زندگي حقيقي در محضر خداوند كه در حقيقت اثر و جلوه اسم «حيّ» است، برخوردارند. ﴿ بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴾(1) زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزي دارند.

موهوم بودن حيات دنيا و حقيقي بودن حيات عندالله در قيامت، براي انسان‌هاي غافل، آشكار شده و با حسرت و آه مي‌گويند ﴿ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي ﴾(2) روزي كه انسان مي‌گويد: «اي كاش براي زندگي، چيزي از پيش مي‌فرستادم!» زيرا آن هنگام روزي است كه ﴿ وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَ اسْتَمْتَعْتُم بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ ﴾(3) «كافران به آتش سپرده مي‌شوند و به آن‌ها مي‌گويند: پاكي‌هايتان را در زندگي دنيا، از بين برديد و از حيات دنيا بهره‌اي اندك جستيد. پس امروز به عذاب خوار كننده مجازات مي‌شويد. به خاطر آنچه استكبار مي‌ورزيد».

2- جامع خير دنيا و آخرت:

عالم «عنديّت» نه در حيات دنيايي محصور است و نه به حيات اخروي اختصاص دارد. بلكه خير آن، بر دنيا و آخرت گسترده شده و برخورداران از «حيات طيّبه» در همين دنيا از آن بهره‌مندند(4) ﴿ فَعِندَ اللّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَ الآخِرَﺓِ ﴾(5) . پس پاداش دنيوي و اخروي نزد خدا است. در ادعيه اهل بيت آمده است «و تحيينا حياﺓً طيّبه في الدنيا و الاخرﺓ»(6) ما را به زندگي پاكيزه، در دنيا و آخرت زنده بدار. از اين دعا، معلوم مي‌شود كه «حيات طيّبه»، شامل خير دنيا و آخرت است و آيه شريفه نيز فرمود كه خير دنيا و آخرت، نزد خدا است. پس تحقق «حيات طيّبه» ‌ با شاخص برخورداری از خير دنيا و آخرت، عندالله محقق مي‌شود.

3- پايداري:

بهره‌مندي از «حيات طيّبه»، ابدي و ماندگار است و كسي كه به «»حيات طيّبه» دست يافت، در آن، نابودي و فرسودگي وجود ندارد. در آيه سوره نحل كه بحث از «حيات طيّبه» فرمود و اينكه عهد الهي را نفروشيد، چرا كه، بهره عندالله براي شما نيكو و پسنديده و بهتر است، در استدلال به اين جمله، فرمود: ﴿ مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَ مَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ ﴾‌(1) «آنچه نزد شما است، نابود شدني و آنچه نزد خدا است، ماندني مي‌باشد». در آيه ديگر فرمود: ﴿ وَ مَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقَى ﴾(2) «آنچه نزد خدا است، نيكوتر و پايدارتر است».

4- نامحدود بودن:

سرچشمه بيكران و بي‌پايان همه چيز، نزد خدا است و حتي بهره‌هاي اندك دنيايي هم جلوه و جرعه‌اي از آن خزانه‌هاي بيكران عندالله است ﴿ وَ إِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَ مَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ ﴾ «و هيچ چيز نيست، مگر اينكه معادن آن، نزد خدا است و به اندازه معين، از آن فرود مي‌آيد».

راه يافتگان به آن عالم و «حيات طيّبه» هر چه بخواهند، برايشان فراهم است و محدوديتي ندارد. ﴿ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ﴾(4) «هر چه بخواهند، براي آنان، نزد پروردگارشان هست». ﴿ لَهُم مَّا يَشَاؤُونَ فِيهَا وَ لَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴾(5) «برايشان هر چه بخواهند، در آنجا هست، نزد ما بيش از آن است». از اين رو، كساني كه در زندگي دنيا به «حيات طيّبه» راه يافتند، هرچه اراده كنند، براي آنان فراهم مي‌شود و اين برايشان سهل و آسان است و وجود پيدا كردن خواستشان در مقابل مقام معنوي آنان، كوچك است.

5- كمال وجودي:

رسيدن به عالم عندالله و «حيات طيّبه»، تحول وجودي، به سوي كمال است و اين گونه نيست كه ميان راه يافتگان به آن عالم و درجات و كمالاتشان، جدايي وجود داشته باشد. بلكه صاحبان مقام عنديت، عين كمال بوده و خودشان، درجات آن عالم هستند. ﴿ هُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ اللّهِ ﴾(6) «آنان، درجاتي نزد خدا هستند» و برخورداری‌ها و بهره‌مندی‌ها، از خارج وجودشان به آنان داده نمي‌شود. بلكه سير به سوي حقيقت، وجود آنان را به سرچشمه كمال و جمال، تبديل كرده است.

6- ملاك و ميزان بودن:

در جهان «عنديت» نهايت كمال انساني شكوفا شده است و كسي كه به اين جهان راه يابد، به اوج درجات كمال رسيده است. از اين رو، راه يافتگان به آن درجات، ملاك و ميزان هستند. از آيات قرآن بر مي‌آيد كه «اكرم» و «اقسط» عندالله، معيار و ميزان حقايق عالم است.

7- جايگاه كتب قدسي:

قرآن كريم و ساير كتاب‌هاي مقدس، در جهان «عنديت» بوده و كسي كه به «حيات طيّبه» برسد، آن‌ها را مشاهده كرده و از حقيقت آن‌ها آگاه است. ﴿ وَ لَمَّا جَاءهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ ﴾(1) «و هنگامي كه از سوي خداوند، كتابي به سويشان آمد». ﴿ وَ عِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ﴾(2) «نزد او، ام الكتاب است». ﴿ وَ عِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ ﴾(3) «و نزد ما، كتاب حفيظ – لوح محفوظ – است». ﴿ وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴾(4) «اين قرآن، در ام‌الكتاب، نزد بلند مرتبه‌اي حكيم است».

همه حقايق عالم از سرگذشت و سرنوشت نيكان و بدان، تا وقايع و حوادث جهان، در آن نوشته و در مراتب بالا، نزد پروردگار محفوظ است و مقربان بارگاه الهي و كساني كه به «حيات طيبه» رسیده‌اند، آن را مشاهده مي‌كنند. ﴿ إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ * وَ مَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ * كِتَابٌ مَّرْقُومٌ * يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ ﴾(5) «نوشته ابرار، در عليّين است و تو، چه ميداني، عليّين چيست!؟ كتابي است نگاشته شده كه مقربان مي‌بينند».

8- جلوه آيات الهي:

جهان «عنديّت» جلوه روشن آيات الهي است. ﴿ إِنَّمَا الآيَاتُ عِندَ اللّهِ ﴾(1) «تمام آيات الهي، فقط نزد خداوند است». كسي مي‌تواند، آيات الهي را درك كند كه چشمي به عالم عندالله گشوده و خبري از آن يافته باشد. جهان، سراسر آيات الهي است.

خداوند، علت پديده‌ها است و با شناخت خداوند و درك حضور او، مي‌توان آيات او را به درستي شناخت. افرادي كه به «حيات طيّبه» رسيده‌اند، ابتدا خدا را مي‌بينند، آنگاه آيات و نشانه‌هاي او را به تماشا مي‌نشينند(2) . آنان همه آيات را نزد خدا يافته، معناي حقيقي آيه بودن را در مي‌يابند. ﴿ سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَ فِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ﴾(3) «نشانه‌هايمان را در عالم و جان‌هايشان نشان خواهيم داد، تا برايشان آشكار شود كه او حق است». علامه طباطبايي در رساله الولايه، ضمير «انه الحق» را به خداوند بر مي‌گرداند و واژه «شهيد» در آيه را «مشهود» معنا كرده و چنين مي‌نويسد: «هر چه را انسان مي‌بيند، اول خدا را مي‌بيند، بعد آن شي را، زیرا «هو الظاهر» جايي براي ظهور غير نمی‌گذارد(4)» .

9- علم:

يكي از والاترين و برترين شاخصه «حيات طيّبه» و كساني كه به «حيات طيّبه» زنده هستند، ويژگي دارا بودن علم است. خود قرآن، شناخت خدا و آيات و آثار او (5) و تمام علم، نزد خدا است ﴿ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ ﴾(6) «علم، تنها نزد خدا است» و هركس به علم حقيقي برسد، بهره عند الهي يافته و به جهان «عنديّت» راه يافته است. ﴿ وَ عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا ﴾(7) «و از نزد خود، به او علمي آموختيم».

اهل بيت رسول خدا، معدن و منبع اين علم و سرآمد اهل «حيات طيّبه» اند. امام باقر علیه‌السلام فرمود: «‌والله انا لخُزّان الله في سمائه و ارضه، لا علي ذهب لا علي فضّة الّا علي علمه»(1) به خدا سوگند كه ما خزانه داران خدا در آسمان و زمينش هستيم. نه خزانه داري بر طلا و نقره، بلكه خزانه داري علم اوييم.

10- نور:

هر كس توفيق رسيدن به «حيات طيّبه» پيدا كند، فردي است كه از همه تعلّقات و تيرگي‌ها، رها يافته و جان و دلش، صاف و پاك گشته است. خداوند اين گروه از راه يافتگان به «حيات طيّبه» را به حضور مي‌پذيرد. ﴿ ‌وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَدَاء عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ ﴾(2) «كساني كه به خدا و رسولش ايمان آوردند، آنان اهل راستي و گواهان نزد پروردگارند كه پاداش و نورشان براي آنان است».

اين گروه، كساني هستند كه خداوند را با تمام وجود درك كرده و مظهر جمال و جلال او شدند، در ميان مردم با اين نور، حركت مي‌كنند. ﴿ أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَ جَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا ﴾(3) «آيا كساني كه مرده بود، پس او را زنده كرديم و برايش نوري قرار داديم كه با آن، ميان مردم حركت كند، مثل كسي است كه در تاريكي‌ها وامانده و راه گريزي ندارد؟».

افراد راه يافته به «حيات طيّبه»، به مقدار ميزان درك حضور، توان انعكاس نور را دارند. در اين ميان، اهل بيت رسول خدا، تمام نور او را دريافته و جهان را به نور او فروغ و روشني بخشيده‌اند.

ابوخالد كابلي مي‌گويد: از امام باقر «علیه‌السلام» درباره اين آيه سؤال كردم كه خداوند مي‌فرمايد: ﴿ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا ﴾ «پس ايمان بياوريد به خدا و فرستاده‌اش و نوري كه همراه او فرود آمد»، امام پاسخ فرمود: «يا خالد، النُور، والله، الائمه من آل محمد الي يوم القيامه، و هم، والله نور الله الذي انزل و هم، و الله، نور الله في السموات و الارض، والله، يا اباخالد، لنور الامام في قلوب المؤمنين انور من الشمس المضيئه بالنهار، و هم، و الله، ينورون قلوب المؤمنين و يحجب الله - عزوجل- نورهم عمّن يشاء فتظلم قلوبهم»(5) . «اي ابو خالد، نور، به خدا قسم، امامان از خاندان پيامبر تا روز قيامت‌اند و به خدا قسم، آنان نور خدايند كه نازل شده است و به خدا سوگند، آن‌ها نور خدا در آسمان‌ها و زمين هستند و به خدا قسم،‌ اي ابوخالد، نور امام در قلوب مؤمنان، روشن‌تر از روشنايي خورشيد در روز است، و به خدا سوگند، آن‌ها دل‌هاي مؤمنان را روشن كرده‌اند و خداي – عزّوجلّ – نورشان را از هر كه بخواهد مي‌پوشاند، پس دل‌هایشان تاريك مي‌شود».

11- روزي مخصوص:

اهل حيات طيبه در عالم «عنديت» بهره‌هايي دارند كه نمي‌توان درباره آن گفتگو كرد. ﴿ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴾(1) «نزد خدا، روزي دارند». اين رزق تنها خوراك و پوشاك و باغ و بستان نيست، بلكه واردات و دريافت‌هاي مخصوصي است كه قلب را زنده مي‌كند و «حيات طيّبه» را در عالم عندالله تداوم مي‌بخشد.

12- رحمت خاص:

خداي تعالي رحمت عام و فراگيري دارد كه همه هستي و مؤمن و كافر از آن برخوردارند، اما رحمت خاص او مربوط به عالم «عنديت» است. به همين دليل، تنها اهل «حيات طيّبه» از آن بهره‌مندند. درباره حضرت خضر «علیه‌السلام» وارد شده است ﴿ آتَيْنَاهُ رَحْمَهً مِنْ عِندِنَا ﴾(2) «به او رحمتي از نزد خود بخشيديم». يا درباره حضرت ايوب پس از آزمون دشوار بردباري و جبران و بازگشت نعمت‌ها، مي‌فرمايد: ﴿ وَ آتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَهً مِّنْ عِندِنَا ﴾(3) «و خاندانش و همانند آن‌ها را همراه آنان از نزد خود به او عطا كرديم». و از زبان حضرت نوح مي‌فرمايد: ﴿ وَ آتَانِي رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ ﴾(4) «و رحمتي از جانب خود به من عطا كرده است».

رحمت خاص الهي مصاديق گوناگوني دارد: دانش حضرت خضر، بازگشت سلامتي و ثروت به حضرت ايّوب به طور معجزه آسا و نبوّت حضرت نوح، اموري است كه از كمال يافتن هدايت به حق بر آمده. بنابراين، رحمت خاص آنگاه است كه هدايت‌هاي الهي مؤثر شده و بنده‌اي به جايگاه شايسته بندگي برسد كه همانا عالم «عنديت» و برخورداری از بهره‌هاي آن و در يك كلام، حيات طيبه است. رحمت عامه زمينه‌ها و ابراز و امكانات هدايت بوده و تباهي و روگرداني از آن‌ها موجب قهر و غضب الهي است و استفاده صحيح از اين امكانات رحمت خاص را در پي دارد.

13- آخرت:

با توجه به دو ويژگي پيشين، اين حقيقت معلوم مي‌شود كه عالم «عندالله» همان عالم آخرت است. البته ويژگي‌هاي ديگري مثل بقا و پايداري هم اين مطلب را به دست مي‌دهد، چرا كه آخرت هم به دو وصف «نيكويي» و «پايداري» توصيف شده است ﴿ وَ الْآخِرَﺓُ خَيْرٌ وَ أَبْقَى ﴾(1) «و آخرت بهتر و پايدارتر است».

اما گذشته از این‌ها، قرآن كريم به صراحت مي‌‌فرمايد: ﴿ الدَّارُ الآَخِرَﺓُ عِندَ اللّهِ ﴾(2) «سراي آخرت نزد خداست». و يا ﴿ وَ الْآخِرَﺓُ عِندَ رَبِّكَ ﴾(3) «و آخرت نزد پروردگار توست». بنابراين، آخرت همان عالم «عندالله» است و زنده شدگان به حيات طيبه هر چند هنوز در اين جهان طبيعي حضور مادي داشته باشند، گويي ناظر قيامت و عقوبت و پاداش مردمانند(4) .

عالم آخرت هم اكنون موجود و برپاست، اما حجاب اوهام دنيوي مانع از ديدن باطن دنيا، كه آخرت است، شده ﴿ یعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاﺓِ الدُّنْيَا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَﺓِ هُمْ غَافِلُونَ ﴾(5) «نمايي از زندگي پست و دنيوي را دانسته و از آخرت غافلند». بنابراين، آخرت اكنون هم هست، ولي در غيب آسمان‌ها و زمين (6) و با فرا رسيدن قيامت، تنها حجاب‌ها از پيش ديدگان فرو مي‌افتد ﴿ لَقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَهٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ ﴾(7) «تو از اين عالم غافل بودي، ما پرده‌ات را – از جلوی چشمانت - كنار زديم، پس امروز ديدگانت تيزبين شده است».

14- سلام:

«سلام» به معناي سلامتي و نداشتن كاستي و بيماري است. اهل «حيات طيّبه» و راه يافتگان به عالم «عنديت» مظهر اسم «سلام» خدا بوده و از كاستي‌ها و بيماري‌ها پاك و پیراسته‌اند. ﴿ لَهُمْ دَارُ السَّلاَمِ عِندَ رَبِّهِمْ ﴾(1) «سراي سلامت نزد پروردگارشان براي آن‌ها است». اين سلامت، سلامت قلب و جان است، نه تنها جسم و تن، زيرا جسم و تن در عالم باقي و حيات پايدار و ماندگار، مغلوب روح و قلب است. خداي متعال در اين مورد فرمود: ﴿ یَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَ لَا بَنُونَ * إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴾ (2) «روزي كه دارايي و فرزندان فايده‌اي ندارد، مگر كسي كه دلي سالم به حضور پروردگار آورد».

در مقابل، كساني كه از «حيات طيّبه» و درك محضر الهي محرومند ﴿ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضًا وَ لَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴾(3) «در دل‌هایشان مرض است و خداوند بيماري و كاستي دلشان را بيشتر مي‌كند و برايشان عذاب دردناكي است». اين‌ دل‌هاي بيمار حتي در قيامت هم حضور الهي را به شايستگي درك نمي‌كند و شايد بيشترين رنج آن‌ها روز ظهور آخرت، همين باشد. ﴿ وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى * قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَ قَدْ كُنتُ بَصِيرًا * قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَ كَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى ﴾ (4) «و در قيامت او را نابينا بر مي‌انگيزيم. گويد: پروردگارا، چرا مرا كور محشور كردي، در حالي كه بينا بودم؟ (خدا) گويد: همان طور كه آيات ما براي يادآوري آمد، اما تو فراموش كردي، امروز فراموش مي‌شوي».

از جمله ویژگی‌های کسانی که به حیات طیبه راه یافته‌اند، جایگاه راست و استوار (5) و درک اینکه تمام هستی خود را ملک خدا دانسته و در پیشگاه خدا با استکبار رفتار نکردن (6) و برخورداری از سرچشمه بی‌پایان با حمایت و پشتیبانی الهی است.

3. نتيجه گيري

- پاسداشت عهد و پيمان خدا، سبب گشوده شدن درهاي رحمت الهي است و زندگي پايدار و هميشگي. - سبك زندگي اسلامي در «حيات طيّبه»، يك حيات جديد، غير از آن حياتي است كه ديگران زندگي مي‌كنند، مي‌باشد. - سبك زندگي در حيات طيبه، زندگي حقيقي و واقعي است، نه مجازي. - بردباري و صبوري براي رضايت خدا، شرط ورود به «حيات طيّبه» است. زيرا صبر در راه خدا، پايه عزم و اراده قوي و كارآمد در صحنه مبارزه با نفس است. - ايمان و عمل صالح، ملاك و معيار اساسي سبك زندگي اسلامي و دستيابي به حيات طيبه است. - حيات طيبه و لقاي پروردگار، هر دو، با ايمان و عمل صالح به دست مي‌آيد. از آن جهت كه «حيات» سبب حس و حركت در همه موجودات است، «حيات طيّبه» نيز سبب شهود حق تعالي و سير در تجلّيات انوار الهي و سبك زندگي جديد نوراني براي آدمي مي‌گردد. - از جمله آثار «حيات طيّبه» افزون بر شادي و آرامش در زندگي و شعور و بينش و بصيرت شهودي، زندگي تحت ولايت خدا است كه در آن، سختي و فرسودگي و ذلّت و شقاوت راه ندارد.

 

منبع:

http://islamiclifej.com

تعداد بازدید از این مطلب: 207
موضوعات مرتبط: سبک زندگی از منظر قران , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تعداد صفحات : 1
صفحه قبل 1 صفحه بعد


شکر گذار خداوند هستم از اینکه فرصتی برایم مهیا شد تا با ایجاد وبلاگ سبک زندگی اسلامی تلاش خود را در جهت اجرای قوانین اسلامی در زندگی تبلیغ کنم. امیدوارم خداوند نیز از این کارم خشنود شود. و این جمله از قول مقام معظم رهبری پایان بخش سخنان من : ((سبک زندگی بخش اصلی و حقیقی " تمدن سازی نوین اسلامی" را تشکیل می دهد.))


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود